-
اخرین دیدار
پنجشنبه 1 بهمنماه سال 1383 16:31
برای آخرین بار بود که می دیدمش ..... خیلی ناراحت بودم. بغض کرده بود نمی تونست حرف بزنه فقط گفت متاسفم و اشک تو چشمامش نمایان شد. دست کردم تو جیبم یه سیگار گذاشتم رو لبم هنوز سیگارو روشن نکردم با گریه گفت هیچی نشده قولت رو فراموش کردی... منم سیگار رو پرت کردم . گفت باید برم و قبل از رفتن با مکث گفت دوستت دارم ... دیگه...
-
تو گفتی
پنجشنبه 1 بهمنماه سال 1383 14:54
گفتی آخر عشق تباهی ست گفتی دل نبند که برای تو جایی نیست رفتی و گم شدم در تاریکی بی تو بودن که جز عاشق شدن مرا راهی نیست
-
مناجات
پنجشنبه 1 بهمنماه سال 1383 13:45
سلا م به تعداد طپش قلبم که تا هستی هستم خدایا مرا وسیله ای برای صلح و آرامش قرار ده . بگذار هر جا تنفر است بذر عشق بکارم ، هر جا آزردگی است ، ببخشایم، هر جا شک حاکم است، ایمان، هر جا یاْس است، امید، هر جا تاریکی است، روشنایی و هر جا غم جاری است، شادی نثارکنم. الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی، همدردی کنم. بیش از...