بدون تو چه پروازی چه احساسی چه آوازی
تویی که از صدای من
شراب کهنه می سازی بیا خوبم که می دانم
در این
بازی نمی بازی !
نیازُ تو خودم کشتم
که هرگز تا نشه پشتم
زدم بر چهره ام سیلی
که هرگز وا نشه مشتم
من آن خنجر به پهلویم
که دردم را نمیگویم
به زیر ضربه های غم
نیفتد خم به ابرویــــــــم
مرا اینگونه گر خواهی
دلت را آشیانم کن
من آن نشکستنی هستم
بیا و امتحانم کن...!
بهانه
کنار آشنائی تو
آشیانه می کنـــــــــــم
فضای آشیــــــــــــــانه را
پر از تــــــــــــــرانه می کنـــم
کسی سوال می کند به خاطر چه زنده ای
و من برای زندگی
تو را بهانه می کنم
خیلی قشنگه واقعا قشنگ نوشتی موفق باشی
داریمت
سلام.داشتم ردپای گرم دوستامو تو دفتردلم مرور می کردم دیدم اومدی.برام جالب بود که هنوز هم کسی هست که به بیوفایی زیبارویان اعتقاد داشته باشه و برای زندگیش دنبال بهانه باشه.همیشه شاد باشی و سزبلند.
بابا .. ای ول ...... ما بیشتر داریمتتتتتت ..... بهزاد
سلام عزیزم از وبلا زیبا تو خیلی خوشم ا.مد ارزوی موفقیت و سر باندی برات دارم دوستار شما محمد
یار منی یار منی یار من ان منی ان منی ان من
یار منی لایق سودای من قند منی لایق دندان من
خوب است امید وارم موفق باشی به امید سلامتی شما سرور
تا شقایق هست زندگی باید کرد
فقط میتونم بگم محشری .....همین .
سلام. بسیار زیبا بود.بگونه ای که شاید در قاموس معنای آن نگنجد. پاینده باشی.
ممنون از اینکه به وبلاگ من سر زدی. عکس قشنگی گذاشتی. البته مطلبت قشنگتره
من با این شعرت موافقم واقعا راسته
بهانه تو یی/
نمیدانم می خوانی مرا/
نمیدانم می بینی مرا/
نمیدانم می بینی بها نه های دلتنگی مرا/
بهانه می گیرم بهانه تو را/
می خواهم تو را/
مثل تمام عروسک هایم/
مثل تمام کتابهایم/
مثل تمام ستاره های اسمانم.//
سلام
خیلی خیلی خوب بود
بابا ای ول
دمت گرم من که خیلی خوشم اومد داداشم
قابل توجه بازدید کنندگان محترم .....یاد بگیرید
ممنون